هم من هم داداش

نمی دانم چه می خواهم بگویم فقط دانم که می خواهم بگویم

هم من هم داداش

نمی دانم چه می خواهم بگویم فقط دانم که می خواهم بگویم

در این گوشه تنگ و تاریک و تار/من و ساز ناکوک و حال نزار

من و ساز سازش به ساز جنون/من و چشم هایی پر از اشک و خون

من این گوشه تنگ است حالم بد است/عقاید و افکارم از بن رد است

من آواز غمگین شب در سرم/بنی آدمم کیست هم پیکرم؟

بنی آدمم کیست یاور مرا؟/بکوبید ویران کنید این سرا

من این گوشه بس درد دارم به سر/مرا با خودت در جهنم ببر

جهنم یقیناً به از این سراست/خدایا جهانت چه ماتم سراست


"داداش"