هم من هم داداش

نمی دانم چه می خواهم بگویم فقط دانم که می خواهم بگویم

هم من هم داداش

نمی دانم چه می خواهم بگویم فقط دانم که می خواهم بگویم

پس از یک سال پر جنجال و آشوب 

که هر پاچه بگشت ارشاد با چوب 

پس از سال سیاه انتخابات  

رفوزه گشتن اندر امتحانات 

پس از یک سال سرتاسر سیاهی 

شکست تیم آبی پیش دایی 

پس از سال خشونت ، بهت ، وحشت 

پس از سال عطوفت های دولت !

پس از یک سال پر از بشکه نفت 

که هر یک در میان سفره ها رفت 

پس از سال مرافه ، جنگ ، دعوا 

کشاکش بر سر لحاف ملا 

پس از سال وفور برف و باران 

به هر جایی به غیر از ملک ایران 

پس از سالی که از جمع نوابغ 

برید و رفت آن کردان صادق 

پس از سال شکست تیم ملی  

زبانم لال حتی باخت به مالی 

پس از سال شیوع و پخش فیلتر 

خدا رحمت کند بابای هیتلر!؟ 

پس از سال سقوط آدمیزاد 

توپولف راه نرفته باز افتاد 

پس از سال ورود جنس چینی 

تقلب با اسانس سیب زمینی(الهی خیر نبینی) 

پس از سالی که هرچه بود بگذشت 

پس از سالی که هشتش بود در هشت 

دوباره باز می آید بهاران 

where is my vote ای عالیجنابان  

 

"داداش"

سلام معذرت به خاطر تاخیر 

اگر فردا بخواید برید قزوین دانشگاه بعد دوستتون زنگ بزنه و شیون کنان بگه خواب دیده شما تو راه قزوین توی آهن پاره ها له شدین و مردین و انقدر بگه و بگه که امر بهتون مشتبه بشه که داره یه اتفاقایی میافته چه حالی بهتون دست میده؟ من که دو زار به این حرفا اعتقاد ندارم اما بالاخره دیگه ... 

خلاصه که فرداش رفتم دانشگاه و این ۳ بیت رو برای دوستم اس ام اس کردم: 

 

فردا اگر بمیرم غم خور ولی نه چندان 

شادم اگر که بینم من چهره تو خندان 

فردا اگر بمیرم شیون مکن سراسر  

اصلا خوشم نیاید از زر و زر و عرعر  

فردا اگر بمیرم اشعار طنز خوانید  

بهر نشاط روحم هایده برام گذارید  

  

تصور کنید همچین تلفنی به شما هم بشه شما چه شعری میگید ؟

 

«داداش»