هم من هم داداش

نمی دانم چه می خواهم بگویم فقط دانم که می خواهم بگویم

هم من هم داداش

نمی دانم چه می خواهم بگویم فقط دانم که می خواهم بگویم

عاشورا

شهر پر غوغاست امشب 

شیونی بر پاست امشب 

مام میهن داغدار لاله ای زیباست امشب 

 

مرغ یاحق میکشد هو 

ماه میپرسد سحر کو؟ 

نعره میگوید اثر کو؟ 

کودکی گرید پدر کو؟ 

مادری نالد پسر کو؟ 

یاور و یار پدر کو؟ 

اشک میریزد برادر،خواهری تنهاست امشب 

 

خرد شد قلب برادر 

زیر چرخ شوم قدرت 

کنج دلها خانه کرده 

بغض و آه و خشم و نفرت 

خنجر ظالم نشسته 

بر دل غمگین ملت 

نیست دستی تا گشاید 

قفل جهل و کین و غفلت 

میشکست ای کاش امشب 

دست خون آلود دولت 

... 

 

شهر پر غوغاست امشب 

شیونی برپاست امشب 

مام میهن داغدار لاله ای زیباست امشب 

 

 

 

"من" 

نظرات 16 + ارسال نظر
سحر دوشنبه 14 دی 1388 ساعت 06:56 ب.ظ http://sf22761.blogsky.com

ابتدا شما را نا دیده می گیرند
بعد به شما میخندند
سپس با شما مبارزه می کنند
و
آنگاه شما پیروز خواهید شد.

گاندی

در این سیاهی شب
این شب پر از ترفند
از این هیاکل ترس آفرین چه می ترسی؟
مترسکان سر خرمنند و با بادی
چو بید می لرزند.حمید مصدق

آرش فرهنگ پژوه دوشنبه 14 دی 1388 ساعت 10:03 ب.ظ http://moghbacheiebadefrosh.blogfa.com

سلام درود
خیلی قشنگ بود
جون میده برای اهنگ های فرهاد

سلام.مرسی آقای فرهنگ پژوه

الف.ساقی دوشنبه 14 دی 1388 ساعت 10:27 ب.ظ http://e-saaghi.persianblog.ir/

گیرم که در باورتان به خاک نشسته‌ام
و شاخه‌های جوانم از ضربه‌های تبرتان زخم‌دار است
با ریشه چه می‌کنید؟!
گیرم که بر لب این بام، بنشسته پرنده‌ای در کمین، پرواز را علامت ممنوع می‌زنید،
با جوجه‌های نشسته در آشیان چه می‌کنید؟!
گیرم که می‌زنید، گیرم که می‌برید، گیرم که می‌کشید، با رویش ناگزیر جوانه چه می‌کنید؟!

شعر بسیار زیبایی نوشته بودی عزیزم. درسته که این روزا درد و رنج بند بند وجودمون رو گرفته، ولی همه می‌دونیم، روشنایی زیبایی مهر همیشه پس از تاریک‌ترین لحظه‌ی آسمون می‌آد. پس اندکی صبر، سحر نزدیک است

رنج بسیار برده ایم از جنگ/رنجها بی اثر نمی گردند
می رسد روزهای بهروزی/دیگر از این بترنمی گردد
داغ بسیار هست بر دلها/داغها بیشتر نمی گردد
می رسد روزهای پر شوری/شورهایی که شر نمی گردد
لیکن افسوس کاین شهیدانند/رفتگانی که بر نمی گردد(حمید مصدق)

ممنونم ساقی جان ممنون تر میشم اگه ایرادهاشو هم بگی

خودم دوشنبه 14 دی 1388 ساعت 10:39 ب.ظ http://yadeto.blogfa.com

سلام .
چه قالب خوشمزه ای دارید !

شعرتون عالی بود . واقعا که آفرین
آیکن تشویق نداره اینجا ؟!!

دست مریزاد .

فقط :
"میشکست ای کاش امشب

دست خون آلود دولت "

دولت و ملت هم قافیه اند ؟
این رو پرسدم جهت افزایش اطلاعات خودم

یا علی...

به خوشمزه گی تو که نیست. راستش من هم نمی دونم از استاد میپرسم.ولی حس کردم درسته.ممنونم از اینکه با دقت خوندی همیشه از این کارا بکن.

عالی پیام (هالو) سه‌شنبه 15 دی 1388 ساعت 12:08 ق.ظ http://www.mr-halloo.persianblog.ir

عالی بود
افرین

مرسی استاد .لطف میکنید با اینهمه مشغله به ما سر میزنید.امیدوارم لیاقت شاگردیتون رو داشته باشیم.

ستاره سه‌شنبه 15 دی 1388 ساعت 02:07 ق.ظ http://setarehbaroon.blogfa.com/

درود به هر دو
خرد شد قلب برادر

زیر چرخ شوم قدرت


آفرین

مرسی ستاره عزیز

غزاله سه‌شنبه 15 دی 1388 ساعت 10:09 ق.ظ http://kolenjin.persianblog.ir

سلام زهرا جون
خیلی قشنگ بود

مرسی غزاله جونم

بچه ی سیبیلو سه‌شنبه 15 دی 1388 ساعت 05:33 ب.ظ http://beard-kid.persianblog.ir

درود

خیلی زیبا بود

چرا بلاگ اسکای نه شکلک گل داره، نه دست زدن؟

ممنون
این همه دوستای گل داریم دیگه گل می خوایم چی کار؟

عیسی سه‌شنبه 15 دی 1388 ساعت 10:28 ب.ظ

برای اطلاع بگم نیمه دوم کامنت قبلیم خصوصی بودها

و اما خصوصی دوم
زهرا خانم
سلام
تبر به ذات یه کاراکتر (شخصیت) منفی است و نماد تخریب گیاهان و گرفتن جان و سبزه که نماد زندگی شادی طراوت معصومیت مظلومیت و ...
به ویژه که این دو در کنار ذکر شده باشد.
این دو وقتی با هم آورده شوند هر کدام در جایگاه اصلی خود قرار می گیرد نه اینکه سبزه از تبر به عنوان ابزاری استفاده کند
این که سبزه در پی تبر باشد که به قول شما با تبر به دستان بجنگد منطقی به نظر نمی رسد و دیگر اینکه دوگانه های ماه و سحر کودک و پدر مادر و پسر و ... با غم و دلنگرانی سراغ طرف مقابل را می گیرند و افسوس از نبود آن ولی سبزه اگر به قول شما دنبال تبر می گردد با خروش همراه است و انتقام و ... که با فضای دیگر دوگانه ها همگن نیست .
من بودم اونو حذف می کردم و بعد از یاور و یار پدر کو می نوشتم : ناله می گوید اثر کو

اینها سبب نمی شه که زیبایی کار رو نادیده بگیرم بسیار گیرا و موزون و اثر گذار بود .


نقدتون بجا و درست بود مرسی.
فقط چون قبلش ناله به کار رفته بود نوشتم نعره
نعره می گوید اثر کو؟
امیدوارم دیگه مشکل نداشته باشه اگه داره بازم بگید ممنون میشم.
چه کار کنم خشن شدم دیگه یا دنبال تبرم یا می خوام نعره بکشم دیگه سکوت دردی رو دوا نمی کنه .
ممنون .[گل]

عیسی جمعه 18 دی 1388 ساعت 09:56 ب.ظ

سلام

خبری ازتون نیست سلامتین ایشالله ؟

سلام عیسی جان
2 ، 3 روز یادمون رفته بود که وبلاگ داریم
راستی خصوصیتم خوندم بخدا راست می گی ( البته اینو من یعنی داداش دارم می گما )
واقعا ً ازت ممنونیم به خصوص به خاطر نقدت ( اینو دیگه جفتمون میگیما )

الف.ساقی جمعه 18 دی 1388 ساعت 11:33 ب.ظ http://e-saaghi.persianblog.ir/

درود بر شما
خوبین؟ راستش من چکش به دست نیستم، دوست‌های چکش به دست زیاد داریم، من تنها می‌خونم و احساسم رو می‌گم.
مانا باشید و سبز

عیسی شنبه 19 دی 1388 ساعت 04:39 ب.ظ

درود

عیسی جمعه 25 دی 1388 ساعت 09:23 ب.ظ http://epiran.blogfa.com/

ممنون از حضورتون

[زهرا و حمید]

اینجا آیکن گل نداشت این دو تا گل رو گذاشتم

مرسی عیسی جان .
خودت گلی آیکن گل می خوای چکار

عیسی جمعه 25 دی 1388 ساعت 09:32 ب.ظ http://epiran.blogfa.com/

سلام

ممنون از حضورتون

[زهرا و حمید]

چون اینجا آیکون گل نبود این دو تا گل رو فرستادم

از لینکتون هم ممنونم

عیسی جمعه 25 دی 1388 ساعت 09:50 ب.ظ

شاید بد نباشه که لینک هاتون یه ترتیب مشخص مثل حروف الفبا داشته باشه
الان شاید مشکلی نباشه ولی وقتی شونصد تا شد اون وقت گشتن دنبال یه اسم سخت خواهد شد.
و اون موقع هم مرتب کردن کار حضرت فیله

مرسی باشه درستش می کنیم.ممنون از نظراتتون

ارشیا شنبه 26 دی 1388 ساعت 09:01 ب.ظ http://everythingforeveryone.blogsky.com/

به جون شما نباشه به جون خودم شعر هایتان زیباست...چ
خوشحال می شوم به من هم سر بزنید.

ممنون .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد